به گزارش شاخص، سفره در هر خانهای همیشه یک جای مشخص دارد، سفره جایی پهن میشود که اعضای خانواده دور هم جمع میشوند و شکر روزی خداوند را بجای میآورند که درواقع این فرهنگ در بین تمامی ایرانیان نهادینه شده است.
اما گاهی هم جای سفره میشود آسفالت سرد خیابان، آن هم سفرهای خالی و بدون معاش و روزی. استان قزوین در این سالهای اخیر از این نوع سفرهها را زیاد به خود دیده است و شاید هم مانند آن در سایر استانها و نقاط کشور پهن شده باشد.
این سفرههای خالی متعلق به کیست؟
بدون شک هیچ کس دوست ندارد سفرهاش را کف خیابان پهن کند که عزت و کرامت انسانیاش تاراج برود، اما چه میشود که کارگران، این قشر مولد کار و تولید مجبور میشوند تا سفرههای خالی خود را بر روی زمین سخت و سرد زمستانی پهن کنند؟
بله، اگر در اخبار شاهد بودیم که سفرههای خالی در خیابانهای شهر و در مقابل چشم مسئولان، نقش بر زمین شده است نباید تعجب کنیم، البته قبلترها این سفرهها خیلی غوغا بپا میکرد و جنجال سازی های خاص خودش را داشت، اما امروز چندین سالی است که این فضاها هم برای رسانه ای ها و هم برای مسئولان گرامی عادی شده است چون درد کارگر چشیدنی است نه دیدنی! وقتی میبینی و میگذری دیگر دغدغه ای برای رفع این مشکلات نخواهی داشت.
این سفرههای خالی همان درد و رنج قشر کارگر و خانوادههایشان است که دستان زحمتکش و پینه بستهشان به دسترنج نرسیده است، تقریبا در بازه زمانی شش سالی که پشت سرگذاشتهایم با خاموش شدن چراغ هر کارخانه و شرکت تولیدی و صنعتی، چرخ زندگی کارگران زیادی هم از کار افتاده است.
حقوقهای معوقه چندین ماهه، مشکلات بیمهای، قراردادهای سفیدامضا و هزاران مشکل دیگر که رفته رفته با تعطیلی بسیاری از کارخانجات موجب شد تا کارد به استخوان کارگران و از طرفی تولید کشور برسد.
رویایی به نام قطب صنعتی قزوین!
"قزوین قطب صنعتی کشور" این عنوانی است که به واسطه وجود بیش از ۴ هزار واحد صنعتی در این استان، به این منطقه داده شده، اما آیا امروز هم واقعیتها مانند این نام پرطمطراق و افتخارآمیز است؟
رئیس خانه کارگر استان قزوین در گفتوگو با خبرنگار شاخص، میگوید: آقایان آمار میدهند که ما در استان ۴ هزار واحد تولیدی داریم اما درحالی که اکنون تنها ۲ هزار واحد فعال هستند.
عیدعلی کرمی ادامه میدهد: درواقع ۵۰ درصد واحدهای صنعتی و تولیدی در استان قزوین به خاطر مشکلات مختلف تعطیل شده است و ۲ هزار واحد فعلی هم زیر ۵۰ درصد کار میکنند و بسیاری به صورت نیمه تعطیل درآمده است.
نام بسیاری از این شرکتها در سطح استانی و ملی آشناست مانند کنتورسازی، ایران قوطی، نازنخ، فرنخ و بسیاری از شرکتهای صنعتی که به علت سوءمدیریتها با شرایط بحرانی و تعطیلی مواجه شدند که در نهایت کارگران آن تعدیل شده اند.
هم اکنون جدا از تعطیلی ۲ هزار واحد تولیدی در استان نیز اکنون بیش از ۵۰ واحد مشکلدار در قزوین وجود دارد که معوقات دو تا بیش از ۵۰ ماه دارند و بسیاری تنها به صورت اسمی فعال هستند و در واقعیت چرخ تولید آنها خوابیده است.
نکته قابل توجه این است که به گفته مسئولان خانه کارگر حدود یک صدم درصد نیروها رسمی و بیش از ۹۰ درصد نیروها قراردادی هستند که درواقع این کارگران قربانی هرنوع تصمیمات مدیران شرکتها خواهند شد.
در زیر شرح کلی از این شرکتها قابل مشاهده است.
حسن صادقی در گفتوگو با خبرنگار شاخص، میگوید: شرایط بحرانی که از ابتدای دولت کنونی کلید خورد باعث تعطیلی و بحرانی شدن وضعیت ۱۴۸۰ واحد تولیدی در کل کشور شد.
وی میافزاید: این واحدها از ۲ ماه تا ۳۲ ماه معوقه مزدی داشتند که البته طبق آمار جدید سال جاری نیز تعداد این واحدها به ۶۸۰ واحد تولیدی کاهش یافته است.
معاون دبیرکل خانه کارگر کشور ابراز میکند: اینکه اکنون بیش از ۸۰۰ واحد تولید از ۱۴۸۰ واحد تولیدی تعطیل و بحرانی به چرخه تولید بازگشته است، نیز به واسطه تحریمها بوده است.
این مقام مسئول عنوان میکند: شرایط تحریم باعث شده که این شرکتها در سال جاری جان بگیرند و ما شاهد احیای واحدهای تولیدی بودیم، چراکه برخی از اینها صادرات محور بودند و توانستند خود را نجات دهند.
صادقی اذعان میکند: در این مدت شش ساله نیز امسال تا حدودی یک افق روشن برای ما ترسیم شده بود، اما به یکباره مسئله کرونا این شرایط را مجدد بهم ریخت.
وی عامل اصلی رو به تعطیلی رفتن شرکتها در سالهای اخیر را سوءمدیریتها میداند و میگوید که موضوع خصوصی سازی عملا به رهاسازی منجر شده است.
معاون دبیرکل خانه کارگر کشور ادامه میدهد: متاسفانه در بحث خصوصی سازی برمبنای علمی کار نشده است و پیش از واگذاری، افراد راستی آزمایی نشدند و اهلیت آنها محرز نشده است.
صادقی بیان میکند: ما از کشورهای پیشرو در بحث خصوصی سازی مثل چین نیاموختیم چراکه آنها ابتدا مدیریت را خصوصی سازی کردند و بعد مالکیت را، اما ما برعکس عمل کردیم و از توانسنجی افراد غافل شدیم.
وی اضافه میکند: سوءمدیریتها باعث شد که در بسیاری از واحدهای تولیدی طبع منفعت طلبی افراد جای منافع ملی را بگیرد و منتج به تعطیلی واحدهای تولیدی شود شرکتهای اثرگذار آذرآب اراک و هپکو از آن دست بود.
این مقام مسئول معتقد است که عملکرد شش ساله دولت را باید به دو قسمت تقسیم کرد؛ دولت اول که طبق وعدههایی که داده بود ارادهاش بر ساماندهی بود اما همان نگاه منفعت طلبی جای خودش را به منافع ملی داد و عملا در حوزه خصوصی سازی نتوانست کارنامه درخشانی داشته باشد.
طبق استدلال معاون دبیرکل خانه کارگر کشور عملا اتفاق خاصی با ورود دولت تدبیر و امید در حوزه شرکتهای تولیدی و کارخانجات کشور نیفتاد، بلکه این کارخانجات در این بازه زمانی بحرانیترین شرایط را تجربه کردند که آثار زخمهای آن هنوز هم بر پیکره این حوزه پیداست.
صادقی میگوید که درواقع این تحریمها و سیاستهای کلی نظام درباره توجه ویژه به رونق تولید و نامگذاری سال از سوی مقام معظم رهبری بوده که برای بسیاری شرکتها گرهگشا شده است و تحریمها باعث نگاه به توان داخلی و رجوع به صنعت کشور شده است.
وی در این زمینه بیان میکند: هنر تحریم این بود که این واحدهای سرخورده مجدد به چرخه تولید بازگردند و احیا شدند؛ این درحالی بود که در دورانی که تحریم نداشتیم اما خروجی و عملکرد موثری از دولت درباره واحدهای صنعتی ندیدیم.
به گزارش شاخص، اقتصاد ما باید اشتغال محور و مولد باشد و اگر میخواهیم کشور ثروتمندی داشته باشیم باید تمام مولفههای اقتصادی را در آن ببینیم و اقتصاددانان دنیا معتقدند که این تولید است که اشتغال مولد را رقم میزند.
اما اینکه چرا در این دولت ارادهای بر رونق بخشیدن به چرخ تولید و صنعت دیده نشد، یک علامت سوال بزرگ است که باید پاسخ داده شود. اما در مقابل میبینیم که تحریمها باعث شد تا نگاه به بیرون از مرزها جای خود را به تکیه بر توان داخلی دهد که نتیجه آن نجات چرخ تولید از مرگ تدریجی بود.
بیتالله اکبری مقدم در گفتوگو با خبرنگار شاخص، با اشاره نابسامانی در واردات و کنترل بازار داخلی توسط دولت اظهار میکند: در کشورهای در حال توسعه باید صنایع آنها حمایتی باشد که ما این حمایت را از سوی دولت ندیدیم.
وی میافزاید: کشوری مثل ایران که در حال توسعه است اگر صنایع توسط دولت حمایت نشود مسلما شکست میخورد و وقتی میگوییم حمایت از صنعت؛ یعنی کنترل دقیق واردات و صدور استانداردهای لازم برای فروش داخلی است.
این کارشناس مسائل اقتصادی بیان میکند: نباید واردات به گونهای افسارگسیخته باشد که تولیدکننده داخلی اصلا نتواند نفس بکشد؛ لذا علت اصلی شکست و تعطیلی بسیاری از صنایع کشور به خاطر عدم کنترل دقیق واردات و عدم حمایت قوی دولت از بخش صنعت است.
اکبری ادامه میدهد: فروش تولید داخلی هم طبیعتا تابع واردات است و وقتی که کالایی به صورت قاچاق یا قانونی و افسارگسیختهای وارد کشور میشود، قادر به فروش محصولات داخلی نیستیم.
وی اذعان میکند: در این دولت شاهد بودیم که اگر هم تولیدی صورت میگرفت عملا فقط اسم کالای ایرانی را داشت، چراکه بسیاری از این کالاها در چین تولید میشد و فقط به اسم کالای ایرانی عرضه میشد که ارزش افزودهای برای کشور نداشت.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد قزوین میگوید: مشکلات فروش و صادرات و عدم استانداردهای لازم از جمله عوامل دیگر عقب ماندن صنایع و شرکتهای تولیدی ما از بازار داخلی و جهانی بود و یکی از مشکلات کنونی سرعت پایین صدور مجوز به صاحبان صنعت و عدم تسهیل سرمایهگذاری است.
این کارشناس اقتصادی هم تحریمها را عامل مولد برای کارخانجات داخل میداند و ابراز میکند: اکنون به واسطه تحریمها شاهد تحولی عظیم در کشور هستیم به طوری که یک تغییر رویه و تغییر ساختاری در اقتصاد ایران در حال رخ دادن است و تولیدات رویکرد جدید پیدا کرده است.
اکبری بیان میکند: وقتی صنعت دچار چنین تغییر ساختاری میشود معمولا در میان مدت مشکلات ظاهری از قبیل تعطیلی یکسری صنایع و بیکاری نیروها رخ میدهد اما در این میان اتفاقات دیگری هم میافتد یعنی یکسری صنایع دیگر شکل میگیرد که به نیروهایی که اکنون بیکار شدند، نیاز دارد.
وی یادآور میشود: پیش از تحریم یکسری کالاها وارد میشد اما تحریم باعث شد که نوع واردات ما تغییر کند و حتی برخی کالاها را هم نتوانیم وارد کنیم، بنابراین تولید آنها در داخل اتفاق افتاد و باعث شد که یکسری صنایع جدید شکل بگیرند.
این اقتصاددان در پایان میگوید: این تغییر شکل به واسطه تحریم را باید تحمل کنیم و نباید به صورت بدبینانه به آن نگاه کنیم بلکه باید نگاه خوشبینانه را به این حوزه داشته باشیم.
به گزارش شاخص، با نگاه کلی به وضعیت صنایع و کارخانجات در طول روی کار آمدن دولت تدبیر و امید؛ چیزی که دستمان را میگیرد این است که بسیاری از این صنایع بنا به دلایل مطرح شده از قبیل سوءمدیریتها و غلبه منافع شخصی بر منافع ملی، عدم حمایتهای کارآمد دولت از بخش تولید و صنایع و واردات افسارگسیخته و قاچاق کالا توان نفس کشیدن نداشتند و در این وانفسا مجبور به مرگ تدریجی شدند.
اما از طرفی هم میبینیم که تحریمها زمینهای برای تنفس دوباره برخی از این صنایع را ایجاد کرده است، اما با این حال کارنامه سیاه گذشته منجر شده تا صنایع و به تبع آن کارگران نیز همچنان لباس بدقواره تعطیلی و بیکاری را به ناچار بر تن کنند که این شرایط میطلبد دولتمردان و مسئولان تا زمانی که دیرتر از این نشده است به داد چرخهای زنگ زده صنعت و کارخانجات برسند.
انتهای پیام/ ۱۳۰۰