به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر شاخص، نفیسه مهرداد؛ از زمانی که کرونا ویروسِ هزار چهره آمد و در کمترین زمان ممکن همه جهان را تحت قلمرو خودش در آورد شاید کمتر کسی فکر میکرد این بیماری منحوس بتواند تا این حد اثرات مخرب اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وسیاسی را از خود بر جای بگذارد.
ویروس بی رحمی که با هربار جهش، انسانهای بیگناه فراوانی را در سرتاسر جهان به کام مرگ کشانده و بسیاری را با خود درگیر کرده است و هان برای مقابله با آن تنها چند راه میداند: در خانه ماندن، ماسک زدن و لزوم رعایت فاصله اجتماعی، راهکاری که بارها خانه نشینمان کرده و از هم دورمان میکند.
ویروسی که اکثر مشاغل را به تعطیلی کشانده، سفر رفتن را ممنوع و عملی نابخشوندی به حساب میآورد، مراسمات عزا و عروسیمان را تعطیل کرده و حتی به مدارس، مساجد و اماکن مذهبی هم رحم نکرده است.
اکنون نیز با شروع موج جدید کرونا و درگیری هزاران هموطن به این بیماری تقریبا وضعیت تمام شهرهای کشور به مرز هشدار رسیده و بار دیگر تجربه قرنطینه سراسری و تعطیلی تمامی مشاغل و اصناف غیر از مشاغل نوع یک را متوجه شهرمان قزوین کرده است؛ تعطیلی که در آستانه ماه مبارک رمضان به مساجد و مراسمات مذهبی نیز کشیده شده است.
و حالا مردم شهرمان به مانند سال گذشته بار دیگر باید ماه رمضانی را تجربه کنند که صدای اذان و ربنایش را از خانهها بشوند و مراسم جزخوانی و مناجاتش را در قاب تصویر مشاهده کنند؛ بار دیگر زل بزنند به قاب تلویزیون و دل بندند به تصویر گنبد طلایی امامان و زیر لب زمزمه کنند "به تو از دور سلام... به سلیمان زمان از طرف مور سلام..." و حسرت بار به مجری برنامه نگاه کنند که چه سعادتی دارد که قرار است از طرف همه بینندگان پای تلویزیون زیارت کند.
بار دیگر سفرههای افطارمان کوچک میشود و قرار عاشقیهامان انفرادی. مسجد و هیئت را بستهاند تا محافظ جان همشهریان باشند، مانند دهها صنف و کسب و کارهایی که تعطیل گشتهاند که حفظ جان مومن از اوجب واجبات است.
پس اگر بنا بر حکم عقل و علم حضور گسترده و تجمع در مساجد در زمان خاصی صحیح نبوده و سبب شیوع هر چه بیشتر بیماری و سرایت به دیگران می شود، رفتن به مسجد بر اساس حکم دین و شرع هم حرام و گناه است زیرا عقل و دین در راستای هم است.
اما این تعطیلی به معنای تعطیلی و بسته شدن درهای معنویت نیست؛ همه جای زمین عبادتگاه خداوندی است همانگونه که همه زمانها برای عبادت خداوند است و انسان میتواند در همه حالات با خدا ارتباط معنوی داشته باشد.
عبادت در قرنطینه هم حلاوت و شیرینی خودش را داراست؛ قرار نیست حالا که پایمان از حضور در مراسمات مذهبی منع شده، پای دلمان را هم قطع کنیم، این ارتباط منع شدنی نیست. نشاط معنوی جزئی از نیازهای زندگی بشر است.
به خصوص در این زمان که بار افسردگی و ناراحتی ناشی از وجود این بیماری بر دوش مردم سنگینی می کند، وجود پناهگاهی امن که بتوان با اتصال به آن غمها را شست و انرژی معنوی دریافت کرد بسیار بیشتر از گذشته احساس میشود، صحبت همشهریان از تجربیات شیرین معنوی آنان در دوران قرنطینه سراسری و لزوم توجه به سلامت روان بسیار شنیدنی است.
روایت اول؛ بهجت خانم و روضه خانگیاش
طبقه پایین منزل خود را حسینیه کردهاند، طی سال روزهای دوم ماه قمری روضه خانگی دارند، هیچکس و هیچ چیز باعث تعطیلی این روضه 70 الی 80 ساله نشده، روضهای که صاحب اصلیاش فاطمه زهرا(س) است؛ ماه رمضان که میشود کل محل برای قرائت قرآن و جزخوانی به منزلشان میآیند و بعد از آن نماز قضا میخوانند.
حالا دو سالی است که مهمان ناخوانده این روزها بازار این عاشقی را کساد کرده و دیگر از رفت و آمد اهل محل به این خانه خبری نیست اما هنوز که هنوز است چراغ روضه اباعبدالله (ع) در این خانه روشن است.
حالا دوم هرماه که می شود، بهجت خانم سماورش را روشن میکند، چای خوش عطر هلدار دم میکند، خودش، دخترها و عروسانش دور هم مینشینند و حدیث کساء و زیارت عاشورا میخوانند، روضه خوانها میآیند و برای همین پنج الی شش نفر روضه میگویند و فیض میدهند، چه فرقی میکند 50 نفر باشی یا پنج نفر، مهم باز نگهداشتن سفره اهل بیت (ع) و توشه برداشتن از خوان کرم ایشان است.
روایت دوم؛ ملیکای روزه اولی و نماز جماعت خانگی
ملیکا فرزند آخر خانوادهای پنج نفره است که امسال روزه و نماز بر او واجب شده، جثه کوچکی دارد اما دلی به اندازه دریا، با او به گفتگو نشستم و از حال و هوایش در این ماه مبارک سوال کردم؛
ملیکا سینه اش را جلو میدهد و با همان لحن کودکانهاش میگوید: روزه گرفتن اصلا سخت نیست، من فقط کمی گرسنهام میشود و وقتی هم در حیاط بازی میکنم تشنه میشوم. اما موقع افطار خیلی کیف میدهد چون مادر هر غذا و خوراکی لذیذی که دوست دارم را برایم آماده میکند.
وی ادامه میدهد: دوست دارم در روزهای ماه رمضان به مسجد بروم و نماز و قرآن بخوانم چون در این ماه ثواب زیادی دارد اما به خاطر کرونا، مساجد را تعطیل کردند؛ اما ما بعد از سحر، ظهرها و هم موقع افطار همراه پدر و مادرم نماز جماعت میخوانیم.
ملیکا میگوید: ما نماز جماعت پنج نفره برپا میکنیم؛ پدر و برادرم مهدی جلو میایستند و من محدثه و مادر در صف عقب، فقط من در حین نماز گاهی خندهام میگیرد که پدرم امام جماعت است. مادر میگوید که بالاخره یک روز این بیماری از بین میرود و با هم دوباره به مسجد میرویم اما خوب حالا که نمیشود رفت باید خودمان مسجد را به خانه بیاوریم.
روایت دوم؛ حسین و دلتنگی برای خادمی هیئت
حسین جوان 33 سالهای است که بیشتر عمر خود را در هیئتها و مساجد گذرانده و پای منبرها قد کشیده است اما حالا حس دوری از مسجد و هیات بدجور عذابش میدهد، از او در مورد حس و حال معنویاش در دوران قرنطینه سوال میکنم، آهی می کشد و میگوید: از وقتی که موج چهارم کرونا اوضاع شهرمان را قرمز کرده و به گفته مسئولین حال شهر را خراب کرده است، حال دل من هم خراب شده است چراکه درست با آغاز ماه مبارک رمضان متاسفانه کرونا باز دست منحوسش را روی درب مساجد و هیئتها گذاشت.
وی میافزاید: کاری نمیشود کرد، حفظ سلامتی مردم واجب است اما معتقدم که میشود تدابیری اندیشید که هم پروتکلهای بهداشتی رعایت شود و هم مردم از حظ معنوی این ماه بیبهره نمانند چراکه افراد همان طور که به سلامت جسم نیاز دارند، به سلامت روح و حالات معنوی هم نیازمند هستند.
این جوان قزوینی تاکید میکند: ما در قزوین خیلی مساجد، حسینیه و امامزادههایی داریم که حیاط بزرگی دارند، به نظرم به جای بستن درب مساجد و منع برگزاری نماز جماعت و مراسمات مذهبی، میشود مردم را به سمت این مساجد هدایت کرد که از فضای باز این مکانها برای نماز جماعت و مراسمات استفاده کنند.
حسین بیان میکند: این طور هم با رعایت فاصله از جان خود محافظت کردیم و هم با شرکت در این مراسم، نیاز معنوی خودمان را برطرف کردیم؛ به هر حال امیدوارم که مسئولین تا شبهای قدر یک فکری به حال مردم کنند.
روایت سوم؛ فاطمه و هیئت خانگی فرزندانش
فاطمه مادر یک خانواده چهار نفره است و همسرش روی شعار "در خانه بمانیم" بسیار پایبند است، از زمانی که کرونا شروع شده اجازه نداده است که بچهها از خانه بیرون بیایند، خودش هم از سرکار که بر میگردد سرتا پای خود را ضدعفونی میکند. اما از آنجا که هر چیزی حدی دارد، فاطمه میگوید: همسرم نگرانی زیادی دارد و با وجود اینکه ما همیشه در خانهایم، وقتی از سرکار برمیگردد مدام این نگرانی را ایجاد میکند که اوضاع بیماری خیلی وخیم است و در خانه بمانید و هیچ جا نروید.
وی ادامه میدهد: این انرژی منفی همسرم خیلی روی روحیه من و بچههایم تاثیر میگذار، به خصوص برای ما که به مراسمات مذهبی و شرکت در تجمعات عادت داشتیم حالا باید در خانه بمانیم و حسرت بخوریم؛ من هر روز میدیدم فرزندانم افسرده و نگرانتر هستند، بالاخره برای حفظ نشاط خانه باید کاری می کردم که از روز عیدغدیرتصمیم گرفتم کاری کنم که فضای معنوی را خودم به خانه بیاورم.
این بانوی قزوینی بیان میکند: تمام خانه را به مناسبت جشن غدیر با کمک بچهها تزئین و کیک و شربت درست کردیم؛ مولودی گذاشتیم و شادی کردیم، همین روند را در ماه محرم و صفر و دیگر ایام مذهبی اجرا کردیم و برنامه غذایی گذاشتم و هر روز هفته را سفرهای مخصوص به یکی از حضرات معصومین پهن میکنم و احساس میکنم هم غذاها خوش طعمتر میشوند و هم برکت خانه بیشتر میشود.
وی عنوان میکند: بچههایم یکی از اتاقهای خواب منزل را به نام هیئت ابوالفضلالعباس نامگذاری کرده و پرچمش را نصب کردهاند و تمام مراسماتمان را در آن اتاق برگزار میکنیم و در این هیئت بیریای معنوی کلی حال خوب دریافت کردیم.
روایت چهارم؛ حاج آقا یزدی تنور دستگیری از نیازمندان را گرم نگهداشته است
حاج آقا یزدی مرد سالخوردهای که حیاط منزلش را خانه خدا کرده است، در این دو هفتهای که از زمان قرنطینه میگذرد، اهالی محل برای خواندن نماز جماعت و جمعآوری نذورات به منزل او مراجعه میکنند.
از او دلیل این کار را میپرسم، میگوید: من خودم همیشه دوست دارم نمازهایم را به جماعت بخوانم، ولی خوب حالا که مسجدها بسته شدند نیز تصمیم گرفتم به دلیل اینکه منزل ما حیاط بزرگی دارد، نماز جماعت را در اینجا برگزار کنیم.
وی میافزاید: تعدادمان زیاد نیست، فاصلهها را رعایت کرده و ماسک میزنیم و نمازمان را هم به جماعت میخوانیم. بعد از ظهرها هم جوانها میآیند و برای نیازمندان بستههای معیشتی تهیه میکنند. شکر خدا امسال این سعادت نصیب ما شده و حالا که مساجد بسته است نیز منزل ما کانونی برای حظ معنوی بچههای محل و هم برای کمک و دستگیری از نیازمندان شده است.
روایت پنجم؛ رونق مراسمات معنوی در فضای مجازی
"فکر میکنم امسال هم مثل سال گذشته مراسم شبهای قدر را در منازل و از طریق تلویزیون برگزار کنیم". این را سمیرا دختر جوانی میگوید که به گفته خودش در این یکسال هرطور شده نگذاشته کرونا بین او و امور معنوییاش فاصله بیاندازد.
سمیرا میگوید: تقریبا تمام شبهای جمعه از طریق فضای مجازی در مراسم دعای کمیل شرکت می کنم، صبحها از طریق گروه های مجازی دعای هفتم صحیفه سجادیه را که مقام معظم رهبری برای رفع این گرفتاری توصیه کردند نیز میخوانیم، بعد از ظهرها زیارت عاشورا و عصرها قرآن ختم میکنیم.
وی ابراز میکند: هرچند کرونا بین من و دوستان و علایقم فاصله انداخته اما قلبهای ما را بیشتر از پیش به هم نزدیک کرده، تقریبا هفتهای یک بار با همین دوستان مجازی ذکر توسلی یا سفرهای برگزار میکنیم و عکسها و فیلمهای خودمان را با هم به اشتراک میگذاریم.
این جوان قزوینی تصریح میکند: کرونا عطش معنوی ما را بیشتر کرده، وقتی آدم را از چیزی منع کنند نسبت به آن حریصتر میشود. برای من و دوستانم همین ذکر توسلات، همین ختمها و همین عبادات ناچیزمان واکسنی است که روح و جانمان را جلا میدهد؛ "آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید".
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر شاخص، همان طور که پیشتر گفتیم توجه به سلامت روان و حفظ ایمان و باورهای معنوی به خصوص در دوران قرنطینه خانگی ناشی از شیوع چندباره این ویروس صد رنگ، نقش موثری در جلوگیری از ابتلا به مشکلات روانی و افسردگی و درمان آن داشته و سبب ارتقاء سطح سلامتی افراد میشود.
در معنویت است که امید، آرامش، شادی و صلح درونی ظهور پیدا میکند و به تنشهای فکری و روحی افراد پاسخ میدهد. پس به جاست که علاوه بر تلاش در جهت حفظ جان و سلامتی خود و افراد جامعه به سلامت روح و نشاط معنوی خود نیز پاسخ داده و «عبادت در قرنطینه» را فراموش نکنیم.
انتهای پیام/ 1300