به گزارش خبرنگار اجتماعی شاخص، همیشه گفتهاند بهشت زیر پای مادران اسـت اما اینبار میگوییم بهشت در دستان زحمتکش پدران اسـت؛ همان دستانی که برای تامین معیشت و آسایش همسر و فرزندانشان از جان مایه میگذارند؛ همان دستانی کـه دستهـای کوچک فرزندش را میگیرد و همه جا بـه او این امید را میدهد کـه کوهی مانند پدر پشتش اسـت.
کار در معادن زغالسنگ و در اعماق زمين يکی از سختترين مشاغل دنيا محسوب میشود؛ کارگرانی که برای کسب روزی حلال و به حرکت درآوردن چرخ صنعت و توليد کشور، خطرهای بيشماری را به جان ميخرند و برای استخراج زغال از دل سياه زمين تا اعماق هزار متری پيش میروند
و با توجه به شغل سختی که دارند بارها در طول روز، دلهای خود و خانوادههایشان در سینه میلرزد.
روز میلاد مولای پرهیزگاران، امیرمؤمنان علی(ع) که از سلسله بزرگترین، مهربانترین و بهترین پدران امت است، به نام «روز پدر» برگزیده شده است؛ به همین مناسبت به گفتگو با یکی از پدران عزیزی پرداختیم که به گفته خودش برای آسایش همسر و فرزندانشان از جان مایه میگذارد.
سید مهدی حسینی40 ساله و اهل روستای چلمبر از توابع بوئینزهرا است؛ وی از 25 سالگی مشغول کار در معدن است؛
حسینی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی شاخص، میگوید: از سال ۸۵ مشغول به کار در معدن سرب و روی روستای لک واقع در شهرستان بوئینزهرا هستم.
وی میافزاید: با توجه به نزدیکی مسافت معدن به محل سکونتمان تصمیم گرفتم در معدن مشغول به کار شوم.
حسینی ادامه میدهد: کارگری در معدن شغل سخت و طاقتفرسایی است اما چارهای نیست برای تامین معیشت و آسایش خانوادهمان مجبور هستیم که تن به هر شغل سختی دهیم تا دست پر به منزل بازگردیم.
این پدر جوان با بیان اینکه دو فرزند یک و چهارساله دارد، تصریح میکند: پدر بودن لذت شیرینی است که چرخه زندگی یک مرد را کامل میکند و در واقع این امر انسان را به تلاش بیشتر وا میدارد به طوری که لبخند فرزندانم سبب میشود تا تمام خستگیم را فراموش کنم.
وی اذعان میکند: بعد از به دنیا آمدن فرزند اولم به خاطر دارم زمانی که دخترم را در آغوش گرفتم تمام زحماتی که پدرم برایم از دوران کودکی تا وقتی که خودم را شناختم، کشیده بود برایم مرور شد و همین موجب شد که قدر پدر و ماردم را بیشتر بدانم و از وجود آنها لذت ببرم.
حسینی درباره شرایط کاریش میگوید: 6ونیم صبح با سرویس به سمت معدن راهی شده و از ساعت 7 صبح مشغول به کار میشویم و علیرغم تمام سختیهایش وقتی که ساعت 7 شب به منزل میرسم و فرزندانم به استقبالم میآیند تمام خستگی آن روز را فراموش میکنم.
این پدر جوان اضافه میکند: مشاغل سخت امنیت چندانی ندارند و به همین خاطر صبح که برای رفتن به محل کار حاضر میشویم شاید امیدی به بازگشت نداشته باشیم اما با توکل به خدا بازهم ادامه خواهیم داد.
وی عنوان میکند: مهمترین آرزویم به عنوان یک پدر سلامتی و خوشبختی همسر و فرزندانم است و دوست دارم که در آینده شاهد سعادتمندی و موفقیت روزافزون آنها باشم.
حسینی با بیان اینکه دوست دارم فرزندانم خودشان مسیر آینده خود را انتخاب کنند، میگوید: نسل امروز با توجه به پیشرفت علم و امکات تقریبا از همان ابتدا مسیرشان را مشخص میکنند و من فکر میکنم که دخترم به شغل معلمی علاقه دارد و هیچ اجباری در انتخاب شغل آنها نخواهم داشت.
این پدر جوان در پایان میگوید: امیداوارم که مسئولین کشور چارهای برای وضعیت معیشت کارگران داشته باشند تا نه فرزندی آرزو به دل بماند و نه پدری شرمنده فرزنش شود.
انتهای پیام/1003